کد مطلب:313526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:201
یکی از خدمه، زنجیر را به ضریح قفل زد
2. در همان تشرف، دیدم چند نفر از افرادی قوی هیكل، جوان قوی و رشیدی را كه دیوانه شده بود، برای بستن به ضریح مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام به حرم آوردند با زنجیر به ضریح بستند و یكی از خدمه زنجیر او را به ضریح قفل كرد. كسی جرأت نمی كرد به قسمت بالا سر حضرت رود، چون حتی با دندان های خود پنجره های ضریح را فشار می داد. ناگهان مشاهده كردیم كه زنجیر باز شده و آن فرد دیوانه ی متوسل، سر به زیر انداخته و با یك دنیا تعادل و اطمینان عقب عقب گام برمی دارد تا پشتش به ضریح نباشد!
به یكی از خدمه گفتم: او، زنجیر را پاره كرد! خادم گفت: نه، شفا گرفته است! شخص متوسل هم، با حالتی پرشكوه و معنوی، قطرات اشك بر گونه جاری می ساخت. خداوند عالم، توفیق توسل مؤثر، به همه ی محبین عطا فرماید.
به یكی از خدمه گفتم: او، زنجیر را پاره كرد! خادم گفت: نه، شفا گرفته است! شخص متوسل هم، با حالتی پرشكوه و معنوی، قطرات اشك بر گونه جاری می ساخت. خداوند عالم، توفیق توسل مؤثر، به همه ی محبین عطا فرماید.